Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-01@12:06:40 GMT

معرفی علی ابن ابیطالب (ع) از زبان خود و دیگران

تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۹۸۸۶۸

معرفی علی ابن ابیطالب (ع) از زبان خود و دیگران

خبرگزاری فارس- یادداشت؛ محمد حسین باکمال، نهج‌البلاغه، شعاعی از نور فکر، اندیشه، فهم، درک و علم کامل‌ترین انسان‌ بعد از رسول خدا و حتی در کنار رسول خدا است، به گونه‌ای که پیغمبر اکرم (ص) غیر از مقام‌ نبوّت همه چیز را برای امیرمؤمنان قائل بود نهج‌البلاغه، دریایی ازعلم و محیطی از حکمت خدا، حکمت نبوی و حکمت علوی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما اگر بخواهیم در یک جمله و به طور خلاصه بدانیم که صاحب نهج‌البلاغه کیست و بهتر او را بشناسیم، راهش این است که به سراغ کلام امام مجتبی (ع) برویم آن حضرت  در آن شبی که پدر بزرگوارش امیرمؤمنان علی(ع) به شهادت رسید یا در صبح آن شب با مردم صحبت کرد و فرمود: ای مردم امشب کسی از دنیا رفت که نه قبلی‌ها او را درک کردند و نه آخرها و بعدی‌ها او را درک خواهند کرد که این شخصیت کیست؛ مانند و نظیری نخواهد داشت، قبل از شهادتش نظیر نداشت، بعد از شهادتش هم کسی مثل علی نخواهد آمد.

ترجمه این سخن در حقیقت همان حرف شبلی شمیل نظریه‌ پرداز مادّی‌گر است که نوشته‌های متعددی درباره‌  امیرمؤمنان علی (ع) دارد، نقل شده که وی خطاب به دنیا این‌گونه می‌گوید: «ای کاش این روزگار هر قرن یک علی به این مردم می‌ داد».

جرج جرداق (مسیحی دانشمند و نویسنده معاصر) نیز در این‌باره می‌گوید: ای روزگار! تو را چه می‌شد اگر تمام نیروهای خود را بسیج می‌کردی و در هرعصری و زمانی، بزرگ مردی چون علی(ع) با همان عقل و با همان قلب، همان زبان و همان شمشیر، به جهان ارمغان می‌دادی.

مرحوم سید رضی در مقدمه‌ای که بر نهج‌البلاغه در معرفی شخصیّت امیرمؤمنان علی(ع) نوشته، این‌گونه می‌گوید: امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب(ع) محل شروع فصاحت بود. ایجاد فصاحت از امیرمؤمنان علی(ع) بود؛ بلاغت از علی (ع) تولد یافته، و بلیغانه سخن گفتن از امیرمؤمنان آغاز شد.

تاریخ، فصاحت و بلاغت شعرای عرب را به رخ عالم می‌کشد.

سید رضی  که خود طبق نقل تاریخ أشعر الشعراء عرب بوده، و جزو بهترین و فصیح‌ترین شعرای عرب به شمار می‌رود؛ اما می‌گوید: امیر‌مؤمنان علی (ع) منشأ بلاغت بوده و حقیقت و مکنونش از اینجا ظاهر شده است، خطیب هر گوینده‌ای، خطابه‌اش را از اینجا گرفته است، بلاغت هر گوینده‌ای، جهت بلیغ سخن گفتن به کلام امیرمؤمنان استعانت می‌جوید. وبرخی قائل‌اند هر کس می‌خواهد سخنران خوبی بشود نهج‌البلاغه بخواند.

وی براین اعتقاد بوده که کلام مولا علی (ع) در نهج‌البلاغه محصول و عصاره‌ی کلمات الهی، یعنی قرآن و وحی بوده و از سوی دیگر عصاره‌ی سخنان و حکمت‌های نبوی است.

درتاریخ اسلام نقل است که آن حضرت به پیامبر فرمود: من صدای فرشته‌ی وحی زمانی‌که بر شما نازل می‌شود را می‌شنوم، من جبرئیل را که بر شما نازل شد می‌بینم، پیامبراکرم (ص) فرمود: درست است چون فقط گوش من و تو را برای شنیدن صدای وحی تنظیم کرده‌اند و دیگران نمی توانند ببینند و بشنوند. 

معرفی امیرمؤمنان علی(ع)  از زبان ابن ابی الحدید معتزلی  شارح عاشق نهج‌البلاغه 
ابن ابی الحدید معتزلی  ازعلمای قرن هفتم وشارح نهج البلاغه وازعلمای سنی مذهب وعاشق ودلداه ی علی (ع) و نهج البلاغه است که سخنان امام علی (ع) همواره  او را به تعجب وامی داشته است.

ابن ابی الحدید درباره‌ی بخشی از خطبه‌ی ۲۲۱ نهج‌البلاغه که کلام امیرمؤمنان علی(ع)در مورد برزخ است این‌گونه می‌گوید: اگر تمام فصحاى عرب در مجلس واحدى اجتماع کنند و این بخش از خطبه براى آن‌ها خوانده شود شایسته است که همه‌ی آن‌ها سجده کنند، همان‌گونه که منقول است، شعراى عرب زمانی‌که شعر معروف «عَدِیّ بن الرقاع» را شنیدند به‌خاطر آن سجده کردند، و چون از علّت سجده سؤال شد، گفتند: ما محل سجود در شعر را می‌شناسیم همان‌گونه که شما محلّ سجود در (آیات سجده) قرآن را می‌شناسید.

معرفی امیر ا لمومنین علی (ع) از زبا ن خودشان

گرچه خودستایی ناپسند است، امّا اینکه حضرت علی (ع) از فضایل خویش می‌گوید، نه به عنوان مدح و ستایش از خویش، بلکه هم یادکردی از نعمت‌های خداست، هم بیان حقایق تاریخی برای روشنگری افکار مردم است، هم دفاع از حقانیت مظلومی است که دشمنان از روی حسد، فضایل او را کتمان می‌کردند، هم دفاع از حقّ مردم است که باید با چنین شخصیتی آشنا باشند و مهر او را در دل بپرورند، هم دفاع از خویش است در برابر تهمت‌ها و تهاجم‌های مخالفان که شخصیت والای او را تخریب می‌کردند.

آنچه هم که خود حضرت دربارۀ خویش فرموده، قطره‌ای از دریا و در خور فهم و ظرفیّت مخاطبان بوده است، وگرنه: کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که‌ تر کنیم سرانگشت و صفحه بشمارم، ترسیم شخصیت و سیمای آن حضرت از زبان خودش در این مختصر نمی‌گنجد.

گوشه‌ای از بیانات حضرت دربارۀ خویشتن چنین است: من نزدیکترین خویشاوند پیامبرم که از دوران طفولیت با او بوده‌ام و همچون جزئی از وجود رسول خدا و بازوی او، فروغ تابان او، شاخه‌ای از درخت وجود او بودم.

دین من دین اوست و شرافتم شرافت پیامبر، در حال زنده بودن پیامبر و پس از وفاتش، از همه به او نزدیک‌تر و سزاوارتر بودم، آخرین کسی بودم که وی را دیدم و رسول خدا سرش بر دامن من بود که به ملکوت خدا پرکشید.

من بنده‌ای از بندگان محمّدم، هرگز با او مخالفت نکرده‌ام، در هیچ فضیلتی کسی جز پیامبر بر من تقدّم ندارد. اولین فردم که دعوت حق را پذیرفت. من، آیت کبری، صدّیق اکبر، فاروق اعظم، قرآن ناطق، داناترین فرد به کتاب و سنّت، تقسیم‌کنندۀ بهشت و دوزخ، صاحب علم بلایا و منایا، حیدر کرّار و فصل الخطاب و وصیّ پیامبرم و... (که همۀ اینها مضمون احادیثی از آن حضرت است). 

پایان پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: معرفی حضرت علی ع از زبان خود و دیگران مولای متقیان نهج البلاغه امیرمؤمنان علی ع نهج البلاغه رسول خدا آن حضرت ابن ابی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۹۸۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه‌ آزادی‌خواهی برای دیگران

به گزارش خبرگزاری مهر، در پی خیزش دانشجویان بیدار دانشگاه‌های آمریکا و اروپا علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب، با صدور بیانیه‌ای همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میدان‌دادن به مطالبات دانشجویی دعوت کرد.

متن بیانیه مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب به شرح ذیل است:

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

از جمله پایه‌های نظریِ مدرنیته‌ی غربی را لیبرالیسم یا آزادی‌خواهی می‌دانند. غرب جدید و معاصر به‌شکلی غریب به این میراث عصر روشنگری می‌بالد. امروزه، به‌ویژه، آمریکایی‌ها از لیبرالیسم، در حدّ و سطح یک دینِ مدرن، دم می‌زنند تا جایی که زمانی جمعی از فیلسوفان و اندیشمندان نامدار آمریکایی، مجوز هر نوع برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان لیبرالیسم آمریکایی را صادر کردند!

ازجمله، اصول و مضامین پربسامدِ لیبرالیسم در دنیای غرب، آزادی بیان و آزادی اندیشه است. دهه‌های متمادی است که دنیای غرب، بلوک شرق و جهان سوم را به خاطر نقض لیبرالیسم، محکوم می‌کند، تحت فشار قرار می‌دهد و هرگاه مجالی یافته، لشکرکشی نیز کرده است.

زمانی فوکویاما تقدیر بشر و نسخه‌ی پایانی و اجتناب‌ناپذیر جهان و تاریخ را وجه سیاست لیبرالیسم، یعنی لیبرال‌دموکراسی دانسته بود. او گرچه بعدها تردیدهایی را در این زمینه، ابراز کرد، اما همچنان آمریکایی‌ها تفوق و مزیت خود در دنیای امروز را در فرهنگ لیبرال می‌دانند، همچنان‌که به تفاوت و تفوق نسخه‌ی آمریکاییِ لیبرالیسم باور دارند و می‌بالند. در یک سخن، لیبرالیسم هم مشروعیت‌بخشِ فرهنگ و نظام سیاسی آمریکاست، هم مجوزی برای مقابله‌ی آمریکایی‌ها با دیگر نظام‌های سیاسی در دنیا.

در اینجا درپی تحلیل و نقد لیبرالیسم یا نگاهی آسیب‌شناسانه یا آینده‌پژوهانه به لیبرالیسم نیستیم. آنچه دهه‌هاست که ناظران و اندیشه‌وران را در ایالات متحده و در خارج از آن، به خود مشغول کرده، و به کاوش و پایش، سوق داده است، میزان صداقت سیاستمداران غربی در پایبندی به لیبرالیسم و در ترویج آن است. امروزه تقریباً برای جهانیان روشن شده است که سائقه‌ی اصلی غربی‌ها، به‌ویژه، آمریکایی‌ها در مواجهه با دیگر دنیاها و دیگر سرزمین‌ها و دیگر نظام‌های سیاسی، اصول آزادی‌خواهی و ارزش‌هایی چون حقوق بشر و دموکراسی نیست. دموکراسی‌ها و انتخابات‌های آزادی را سراغ داریم که چون در راستای منافع غربی‌ها نبوده، از حمایت آنها برخوردار نشده، بلکه گاهی در برابر سرکوب آنها سکوت کرده یا در سرکوب آنها مشارکت کرده‌اند، همچنان‌که دست‌کم، در منطقه‌ی ما، فراوان جوامع نالیبرال و نظام‌های سیاسی نادموکراتی وجود دارد که از حمایت‌های بی‌دریغ اروپا و آمریکا برخوردار هستند. امروزه کمتر کسی به صداقت غربی‌ها در ترویج و تعمیق لیبرالیسم در دنیا و به محوریت این اندیشه در تعامل آنها با دیگر کشورها و ملت‌ها باور دارد. سیاست و اقتصاد دو محرک اصلیِ غرب در دخالت در دیگر کشورهاست و شعارهای لیبرالی بیش از یک پوشش دنیاپسند نیست.

امروزه فریبکاری غربی‌ها در پیچیدن نسخه‌ی آزادی‌خواهی برای دیگران، آشکار شده و این، کشف تازه‌ای نیست. آنچه تا اندازه‌ای تازگی دارد، آشکارشدن فریبکاری غرب در لیبرال‌بودن در داخل اروپا و آمریکاست. زمانی تصور می‌شد که این آموزه و آرمان، دست‌کم، در داخل سرزمین‌های غربی، خط قرمزی است که عبور از آن، مجاز نیست و این تابو آنقدر مقدس است که به پای آن می‌توان دین و حتی عدالت را قربانی کرد، اما امروزه معلوم شده است که غربی‌ها خط تابوها و مقدسات دیگری دارند که حاضرند حتی آزادی‌خواهی را هم به پای آن ذبح کنند.

حمایت بی‌دریغ غربی‌ها از اسرائیل و صهیونیزم، پدیده‌ی تازه‌ای نیست. زمانی تصور می‌شد که غرب، به دلیل رنج ناشی از گناه و شرم تاریخی‌اش درقبال یهودیان و یهودستیزی، سودای حمایت از دولت و سرزمین یهودی‌ها را در سر می‌پروراند. صادرکردن این شرّ نامیمون به خاورمیانه و سپردن تاوان جنایات آلمان و دیگر کشورهای غربی در حق یهودیان، به ملت‌های مسلمان کار زشت و ناپسندی بوده است، اما با این‌همه، تصور می‌شد که غرب با اهداف انسان‌دوستانه، درپی جبران جنایت هولوکاست است. جالب است که گاهی بر سرِ خاورمیانه، این منت را می‌گذاشتند که حمایت از اسرائیل، به‌واقع، حمایت از تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه و باهدف تعمیم لیبرال‌دموکراسی در این منطقه است.

به‌مرور، روشن شد که غربی‌ها فراتر از خیرخواهی برای اسرائیلی‌ها، اهداف سیاسی دیگری را هم در منطقه‌ی ما دنبال می‌کنند و آن، مهارکردن ملت‌ها و قدرت‌های خاورمیانه توسط این رژیم جعلی و تحمیلی است. به بیان دیگر، به اسرائیل بسان چشم، گوش و بازوی غرب در خاورمیانه، می‌نگریستند.

باتوجه به دولت‌های کاملاً همراه با غرب در خاورمیانه و باتوجه به هزینه‌های سنگینِ مالی، سیاسی و حیثیتی‌ای که غرب به خاطر حمایت از اسرائیل پرداخت کرده و می‌کند، این پرسش رخ می‌نماید که چرا همچنان اروپا و آمریکا با گشاده‌دستیِ تمام و گاه با بی‌آبروییِ آشکار از اسرائیل حمایت می‌کنند؟ چرا ولو درظاهر، توازن و سنجیدگی‌ای در تعامل غرب با اسرائیل و کشورهای عربی دیده نمی‌شود؟

اینک آشکار شده است که حمایت غرب، به‌ویژه آمریکا از اسرائیل، فراتر از خیرخواهی برای صهیونیست‌ها و حتی فراتر از اهداف خاص سیاسی در این منطفه، ناشی از مقهوریت آنها درقبال، لابی‌ها، سرمایه‌ها و رسانه‌های قدرتمند صهیونیستی‌هاست.

نوع مواجهه‌ی دولت آمریکا با خیزش دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا که بی‌صداقتی آنها را در وفاداری به لیبرالیسم زیر سؤال برده است، کاملاً نشان می‌دهد که قوه‌ی عاقله و اراده‌ی قاهره‌ی آمریکا در اسارت کامل قوی‌ترین لابی آمریکا، یعنی لابی صهیونیستی است.

درمیان ده یا هفت دانشگاه برترِ ایالات‌متحده که گاه برترین دانشگاه‌های دنیا به شمار می‌آیند(Top ten)، اغلبشان در سیطره‌ی کامل یهودیانِ طرفدار اسرائیل است. هنوز از یادِمان نرفته که چگونه در ۲۰۰۶، رئیس هاروارد رسماً اعلام کرد که مایه‌ی شرم و خجالت من است که رئیس دانشگاهی باشم که در آن با اسرائیل مخالفت می‌شود.

جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین مظلوم که در برترین دانشگاه‌های آمریکا، یعنی هاروارد، کلمبیا و پرینستون نیز پررونق است، گذشته از امتیازات انسانی و اخلاقی‌اش و علاوه بر خدمتی که به آرمان فلسطین می‌کند، دو حقیقت بزرگ را نیز آشکار و آفتابی ساخت: یکی، فریب یا حتی افول لیبرالیسم آمریکایی و دیگری، اسارت سیاست، عقل و مدیریت آمریکایی در دستان صهیونیست‌ها.

ما وظیفه داریم که ضمن حمایت از این جنبش دانشجویی، دنیا را با این حقائق حیاتی، یعنی فریب لیبرالیسم و مقهوریت اروپا و آمریکا درقبال صهیونیست‌ها آشناتر سازیم. جنبش دانشجویی در هرجای جهان، از مهم‌ترین کانون‌های تحول در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. سرکوب‌کردن این جنبش در هرجای دنیا که باشد، هم محکوم است و هم نسنجیده و به‌دور از درایت و آینده‌نگری. سرکوب جنبش دانشجویی گاهی به‌صورت فیزیکی صورت می‌گیرد و گاهی از راه کشتن رویکرد سیاسی و سوق‌دادن دانشجو به صِرفِ مطالبات صنفی و گاه صِرفِ آزادی یا حتی بی‌قیدوبندی‌های جمعی و فردی. قدری تحمل و مدارا درقبال انتقادات و اعتراضات سیاسی دانشجویان، کمترین دستاوردش اعتلای نوع و سنخ مطالبات دانشجویی تا سطح آرمان‌های والای سیاسی و اجتماعی است.

ما ضمن حمایت از خیزش دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا علیهِ اسرائیل و درمقابل حمایت نامحدود دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی، همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میدان‌دادن به مطالبات دانشجویی دعوت می‌کنیم.

سید ابوالحسن نواب

مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب

کد خبر 6093359 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • پشت‌پرده ماجرای یک ترور توسط موساد؛ رامین یکتاپرست کیست؟
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • گنجی که فقط کچل‌ها دارند
  • تولید زعفران ۷۰ درصد افت پیدا کرده است/صادرات با نام دیگران
  • آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه‌ آزادی‌خواهی برای دیگران
  • راه‌اندازی کانون نهج‌ البلاغه در دانشگاه‌ها تصویب شد
  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • انتخاب وزارت علوم به میزبانی بخش دانشگاهی سی و دومین دوره نمایشگاه قرآن
  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟